مانند روزها و هفتههای گذشته، تازهترین تحولات خیزش سراسری مردم ایران به صفحات روزنامهها و خبرگزاریهای معتبر راه پیدا کرد. همراهی برخی از ورزشکاران ایرانی با معترضان، ادامه سرکوبها، بازداشتها و تهدیدهای گسترده و تداوم اعتراضهای دانشآموزی و دانشجویی از مواردیاند که از دید روزنامهنگاران بینالمللی دور نماندند.
فارین پالیسی: زنستیزی موردتایید رژیم
نشریه فارین پالیسی از دریچهای متفاوت به اعتراضها در ایران نگاه کرده است. این نشریه در تحلیلی با عنوان «زنان در برابر زنان در اعتراضهای ایران» مینویسد: «جمهوری اسلامی همواره تشکلی از زنان فداکار حامی خود را پرورش داده است.»
نویسنده در این مطلب، به بهرهبرداری جمهوری اسلامی از حضور زنان محجبه در مراسم دولتی یا راهپیماییهای حکومتی برای نشان دادن مقبولیت ارزشهای حاکم در جمهوری اسلامی اشاره میکند. در بخشی از این تحلیل میخوانیم: «اعتراضهای سراسری که از زمان مرگ مهسا امینی ایران را فرا گرفته، دوباره توجهها را به زنستیزی موردتایید حکومت جلب کرده است. زنان ایرانی که برای حقوق خود مبارزه میکنند، در برابر سرکوب از عقبنشینی خودداری کردهاند؛ اما چیزی که اغلب نادیده گرفته میشود، این است که عوامل زن حکومت همچنان به زنستیزی رژیم کمک و از آن حمایت میکنند و نباید فراموش کرد که ساختار رعبآفرینی و فشار اجتماعی جمهوری اسلامی تا حدی از طریق جاسوسان و ماموران زن رژیم حفظ شده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در این یادداشت، همچنین به برخی موارد از جمله برگزاری مراسم دولتی با استفاده ابزاری از زنان محجبه تاکید شده است: «در مراسمی که در تهران به مناسبت روز حجاب و عفاف برگزار شد، بیش از ۱۲ زن با روسریهای سبز بلند و لباسهای سفید، نمایشی را اجرا کردند. آنها به صورت دایرهای حرکت میکردند و دستهایشان را بهعنوان راوی بلند کرده بودند و آیات قرآنی در مورد اهمیت پوشش زنان را تلاوت میکردند. پس از آن، گروهی از ایرانیها کارزاری برای تمسخر این اجرا به راه انداختند و خطاب به مارگارت اتوود نوشتند که برای رمان بعدیاش از چنین مضامینی در ایران الهام بگیرد. اتوود، نویسنده کتاب سرگذشت ندیمه، در رمان خود دنیایی را به تصویر کشیده است که در آن، یک رژیم زنستیز به خشونت علیه زنان متوسل میشود و در این مسیر، زنان دیگر را با خود همراه میکند.»
دویچه وله: دانشگاههای ایران؛ میدان جنگ حکومت و معترضان
دویچه وله آلمان در یکی از تازهترین تحلیلهای خود درباره خیزش اخیر مردم ایران، تظاهرات دانشجویی را محور قرار داده است. در یادداشت این رسانه با عنوان «دانشگاههای ایران؛ کانون تظاهرات» میخوانیم: «دانشگاههای ایران به میدان جنگ بین مقامهای جمهوری اسلامی و دانشجویان معترض تبدیل شدهاند. اعتراضهای اخیر منعکسکننده تجربیات نسلهای قبلیاند اما این بار بیشتر از قبل به نظر میرسد که معترضان از سرکوب تظاهرات مرعوب نمیشوند. دانشجویان همراه با دانشآموزان ایرانی در اعتراضها فعالاند و با اینکه بهای سنگینی میپردازند، با یکدیگر همبستگی نشان میدهند.»
در بخش دیگری از این نوشته، با اشاره به بیاعتمادی بنیانگذار انقلاب اسلامی به دانشگاهها آمده است: «از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، دانشجویان ایرانی با فشار روحانیت مسلمان مواجه بودهاند. زمانی که شاه برکنار شد، برخی از دانشجویان با گرایشهای اسلامی یا سوسیالیستی ابتدا کنار آیتالله خمینی قرار گرفتند اما بلافاصله پس از استقرار رژیم جدید اسلامی، از هم جدا شدند. در آن زمان، دانشجویان دیدند که چگونه همکلاسیهایشان که با رهبران جدید مخالف بودند، ربوده یا کشته شدند. بیاعتمادی بین دو طرف بهحدی بالا گرفت که شورای انقلاب در خرداد ۱۳۵۹، تمامی دانشگاههای ایران را تعطیل کرد. این تصمیم در راستای بیاعتمادی خمینی به دانشجویان و استادان بود. همانطور که گرهارد شوایزر در کتاب خود با عنوان «درک ایران» مینویسد که حامیان خمینی هزاران کتاب با گرایشهای ضداسلامی را از کتابخانهها حذف و هزاران معلم و استاد را از پستهای خود اخراج کردند.»
کریستین ساینس مانیتور: جنبش بدون رهبر مشخص
نشریه معتبر آمریکایی کریستین ساینس مانیتور روز دوشنبه هفتم نوامبر (۱۶ آبان) مطلبی با عنوان «در اعتراضهای ایران، یک پیام پنهان آشکار شد» منتشر کرد.
در این مطلب، ضمن اشاره به اینکه اعتراضهای سراسری اخیر در ایران تاکنون بدون رهبری مشخصی پیش رفته، آمده است: «تظاهراتکنندگان حول خشم (بر سر قوانین لباس)، شعار (زن، زندگی، آزادی) و رنج مشترک بر سر فقر و تورم متحد شدهاند. با این حال، اعتراضهای بدون رهبر به یک موضوع عمدتا ناگفته اشاره میکند: میل به برابری.»
نویسنده این یادداشت در ادامه، به آنچه در جمعه خونین زاهدان گذشت، اشاره میکند و درباره نابرابری و تبعیض در ایران مینویسد: «مسلمانان سنی همواره در یک رژیم تحت سلطه شیعیان رنج کشیدهاند. پس از کشتار خونینی که اتفاق افتاد، در روز چهارم نوامبر، برجستهترین روحانی اهل سنت، مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، خواستار برگزاری همهپرسی فوری برای تغییر سیاستها بر اساس خواست مردم شد. او در گفتههایش بر برابری بین زن و مرد تاکید کرد. مولوی عبدالحمید اکنون ممکن است به دلیل تهدید سپاه، به مسجد و موسسات آموزشی خود عقبنشینی تاکتیکی کند؛ اما گفتههایش اهمیت این موضوع را نشان داد که برای نابرابری در ایران مبنای طبیعی وجود ندارد و اعتراضهای بدون رهبر این موضوع را ثابت میکند.»